اولین شماره تابستانی داستان همشهری
شماره تیرماه داستان همشهری - که به تازگی منتشر شده - مثل همیشه نثری ساده و محتوایی عمیق دارد؛ و دوباره با تمام وجود دربارهء زندگیست. از تصویر روی جلدش تا پایان خوش و مسابقه داستان یک خطی در آخرین صفحهاش. نشریهای که سرشار از روایتهای داستانی و مستند و خاطرههای خواندنیست. داستان همشهری هم راوی قصههای شنیدنی است و هم در عمل نگارش خلاقانه و پاکیزه را به مخاطبان خود آموزش میدهد. کافی است بخشی از این شماره را با هم مرور کنیم تا ببینیم یکی از نویسندگان آن چگونه میتواند از زبان کودکان تصویری دقیق از خواب نیمروز تابستانی بزرگترها ترسیم کند. نثر شفاف و سادهای که دربارهء رخدادهای روزمره و آشنای زندگی ماست. خبر از رخداد غریب و شگفتآوری نمیدهد، اما همهء آنچه را که میدانیم با جزئیاتی حیرتانگیز دوباره برایمان بازگو میکند. گویی که این نویسنده نیست که داستانی تازه مینویسد، بلکه خواننده است که داستانی قدیمی را به یاد میآورد؛ و میبیند چقدر با تجربهء زیسته او همخوانی دارد. اما این بار در روایتی شنیدنی و همراه با کمی چاشنی طنز، تحلیل و تفسیر: